عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
غـدیـری هستم و عبدم امام المتقـینی را که پیمودم به حُب او مسیر راستـینی را نبی روز غدیر خم، کمال بعثتش رو شد به امر حق بیان فرمود امر جانشینی را دو دست مرتضی در دست خاتم بود، یعنی حق سزا دانست بر خاتم، چنین دُر و نگینی را فقط باشد علی لایق که بر دوشش بیاندازد ردای وصف زیـبای امیرالمـؤمنـینی را بگو لبیک با یک یاعلی، مَن کُنتُ مولا را خدا را شکر کن داری چنین نور مبینی را غذای بچههایش را به ایتام و فقیران داد ندیده چشم عـالـم شاهمـردِ اینچـنـینی را شب معراج، حق بود و نبی بود و سکوتی محض شنید احمد به ناگه یک صدای دلنشینی را صدایی که تـمام انـبـیا دلـگـرم آن بودند همان که شاد میفرمود هر اندوهگینی را از آن لبهای نورانی، از آن حلقوم ربانی الهی بـشـنـوم آوای رب الـعـالـمـیـنی را علی حتی به مورِ در مسیرش هم نظر میکرد یقین دارم علی دارد فقط این تیزبینی را چنین مردی رئوف و مهربان در نزد یارانش نشان دادهست در میدان حماسهآفرینی را درِ خیبر به دستش بود و بر لب ذکر هو میگفت کجا داری سراغ اینگونه شیر بیقرینی را چه گویم از کراماتش، چه گویم از مقاماتش به چالش میکشد اوصاف او عقل زمینی را شدم دلتنگ کوی حیدر و آرامش محضش ندیدم از نجف بهتر به عمرم سرزمینی را تصور کن نشستی در میان حجرۀ صحنش خدا قـسمت کند دیدار او در اربعینی را تمام عمر، پیغمبر سفارش کرد بر حُبّش رها کردند این امت عجب حبلالمتینی را امان از ناسپاسی کردن و حمله به بیت وحی گرفتند از علی آخر چه یار و همنشینی را پس از زهرا علی زانو بغل میکرد طوری که نوشته صاحب مقتل: تصور کن جنینی را |